حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۶۵: همین که چشم ز خوابِ خمار بر هم زد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همین که چشم ز خوابِ خمار بر هم زد همه ولایتِ صبر و قرار بر هم زد به یار گفتم بر هم مزن سرو کارم جزین حدیث نگفتم که یار بر هم زد گر از سبک سری و بی دلی زدم درِ وصل هزار بن گهِ صبر انتظار بر هم زد کجا رسم به کنار از میانِ او که خیال به موجِ عشق میان و کنار بر هم زد به یک کرشمه که کرد از کرانۀ برقع همه نهانِ من و آشکار بر هم زد به روزگارِ من والتقاتِ او هیهات هزار هم چو مرا روزگار بر هم زد دمِ گریز و درِ توبه می زند اکنون چو روزگارِ نزاریِ زار بر هم زد حکیم نزاری قهستانی