حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۲۷: دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد هر که نه در بندِ تست بخت ندارد آن که زیارت کند ترا به ارادت حاجتِ آن نبودش که حج بگزارد نی غلطم بر تو مدّعی به محبّت بر نخورد گر چه تخمِ مهر بکارد عمر بباید که باغ بان چو تو سروی در چمنِ باغِ روزگار بکارد عیب کنندم که دل بدو مده از دل کس چه کند گر به دل بری نسپارد قدرتِ رفتن ز پیش صیدِ زبون را نیست که صاحب کمند می نگذارد با چو تو زور آزما که راست نگویی قوّتِ بازویِ آن که پنجه فشارد باده به من ده که مه صلاح و مه تقوا با تو کس از نام و ننگ یاد نیارد زاهدِ صد ساله را ز دست تو سیکی در رمضان هم چو انگبین بگوارد نفس مپرور نزاریا که محقّق اهل هوا را هم از دواب شمارد سینه چو صافی کنی مقیمِ خرابات باش که طاهر نظر به خیر گمارد حکیم نزاری قهستانی