حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۱۰: اگرم باز ملاقات میسّر گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگرم باز ملاقات میسّر گردد بخت باز آید و ادبار ز من برگردد گرچه با هم چو منی وصلِ تو از رویِ قیاس صورتی نیست که در عقل مصوّر گردد هم بکوشم که به هر گاه که یک روی کنند هر چه مطلوب بود زود میسّر گردد نیک بخت است که بر خاکِ سر کویِ حبیب رخصتی یابد و چون خاک مجاور گردد بختِ من بین که رقیبم چو ببیند از دور با گران جانی در حال سبک بر گردد سرِ مویی نکند در دلِ سنگینش اثر گر به سیل آبِ سرم خاک به خون تر گردد گردِ کویِ تو به بویِ سرِ زلفت گردم هم چو پروانه که بر شمعِ معنبر گردد گوشه یی بر فکن از برقع و طلعت بنمای تا به دیدارِ توم دیده منوّر گردد روزگاری ست که بر ماهِ تو مهر آوردم دلِ حر با صفتم ز آن همه بر خور گردد هر که را آرزویِ مهر و وفا خواهد کرد چون نزاری ز پیِ ازهر و مزهر گردد حکیم نزاری قهستانی