حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۴: کجا رفتی بیا ای سرو آزاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا رفتی بیا ای سرو آزاد که رحمت بر چنان بالا و بر باد به طلعت از تو غیرت برده خورشید به قامت از تو حسرت خورده شمشاد نه آزر چون رخت نقشی دگر کرد نه مادر چون تو فرزندی دگر زاد شبی بر ناله ی زارم ببخشای به فریادم رس آخر چند فریاد اگر چشمت سر ابرو ترش کرد ز جان شیرین تری کت جان بماناد از آن پایم گل آلودست در هجر که سنگی بر گذر دارم چو فرهاد اگر خونم بریزی سر نپیچم ز خونی عشق بر نگرفت و ننهاد گرفتم شاهدی خونی بریزد توان گفتن که داد از دست بی داد نزاری گر به زاری خاک گردد ز کویت بر نه انگیزاندش یاد حکیم نزاری قهستانی