حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۲: قد قامت الصّلات برآمد ز بامداد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قد قامت الصّلات برآمد ز بامداد برخیز ساقیا بستان از مدام داد گر بر حلال زاده حرام است خون رز پس آب و نان حرام بود بر حرام زاد بگذار تا نماز کند اقضی القضات برنه پیاله ای به کفش تا سلام داد بسیار در محامد رز شعر گفته اند من نیز هم ولیک ندارم تمام یاد دهقان که در عمارت رز سعی می کند عمرش مدام باشد و بختش مدام باد از خنب خانه می دمد این خوش نفس نسیم یا از بهشت می وزد این خوش خرام باد شادم به قرض دادن و دادن به وجه می چون من کسی که دید که باشد به وام شاد کلّی طمع ببر ز عوانان نزاریا رو کرد کان دهر نه این ها کدام زاد حکیم نزاری قهستانی