حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۸۰: باده خوریم ز اول شب تا دم صباح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باده خوریم ز اول شب تا دم صباح مستی کنیم چون شتران علم جناح زاهد که دل به شاهد دنیا دهد کجا در خانقه بماند و در خلوت و صلاح با دوست بایدم که چو بی دوست هیچ نیست آسایشی ز زندگی و راحتی ز راح گویند می مخور که حرام است بل که خوک بر مستحق به وقت ضرورت بود مباح ما آب خوریم و تو خون می خوری به جهل عین عقوبت است و گمان می بری فلاح عهد وفا ز مردم نا کس طمع مدار هرگز تو بوی مشک شنیدی ز مستراح قلاّش خوان مرا نه نزاری و لایق است این نام عاشقانه که خود کردم اصطلاح حکیم نزاری قهستانی