حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۶۰: غایب نشد زمانی از خاطرم خیالت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غایب نشد زمانی از خاطرم خیالت در پیش چشم دارم آیینه جمالت هر بامداد دیدن رویت خجسته باشد فرخ کسی که گیرد بر خویشتن به فالت سر بر خط ارادت داریم و دیده بر در تا کی دهند ما را پروانهٔ وصالت دل ها نثار پایت جان ها فدای نامت گر خون ما بریزی این نیز هم حلالت با نقش بند اول صورت کند نیفتد از نوک کلک قدرت یک نقطه همچو خالت عیسی نفس نیارد با معجز دهانت موسی نظر بدوزد از پرتو جلالت وقتی که خشمناکی با ما عتاب می کن بر هم مزن جهانی کز ما بود ملالت گفتم همه تو را ام خود را طلاق دادم تا بو که محو گردم در هستی کمالت گفتا قدم نداری تا کی دم ای نزاری بس کن که در نگیرد با ما به قیل و قالت حکیم نزاری قهستانی