حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۵۲: تا دل مجنون ما راه قلندر گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا دل مجنون ما راه قلندر گرفت هر چه نه لیلیش بود از همه دل برگرفت سر به گریبان عشق برزد و مردانه وار جان به میان برنهاد دامن دل برگرفت عشق چو از کنج غیب راه کمین برگشاد دل ز سر جان برفت سر کم افسر گرفت باز چو برخاستم از روش نام و ننگ بار دگر طعنه زن ولوله از سر گرفت بی خبران را چه بیم از اثر برق عشق عشق نه آن است کو با همه کس درگرفت در حق هر بی هنر عشق نظر کی کند خضر به مقصد رسید رنج سکندر گرفت سوز نزاری ز جان بس که علم برکشید قبّه ی مینا بسوخت گنبد اخضر گرفت حکیم نزاری قهستانی