حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۱۰: مشتاق دوست را ره مقصد دراز نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مشتاق دوست را ره مقصد دراز نیست تسلیم کرده را زبلا احتراز نیست هیچش ز روزگار نباشد تمتّعی آن کس که مبتلای بتی دلنواز نیست هرجا که در محامد محمود دم زنند بی آفت کرشمه ی حسن ایاز نیست سر گرچه نزد عقل شریف است و زر عزیز این بی شکنجه نبود و آن بی گداز نیست کس را چه اختیار ،همه اوست، غیر او این لقمه جز به حوصله ی اهل راز نیست خوش روزگار سوختگان نیازمند زاد طریق صدق و صفا جز نیاز نیست من عاجز و حسود مسلط ولی چه سود روزی به زور بازوی گردن فراز نیست سیر قضا چو کن فیکون است در نفاذ هیچ اش تعلّقی به نشیب و فراز نیست تدبیر بد نکرد کس از بهر خویشتن بیچاره چون کند که به خود چاره ساز نیست گر من شکایتی کنم از دشمنان به دوست ننگی چنین کشیدنم آخر ز ناز نیست فریاد دف هر آینه از ضربتی بود عیبش مکن که ناله ی نی بر مجاز نیست بنشین نزاریا که به زاری و زور و زر از شهر بند عشق کسی را جواز نیست در کعبه باش و قبله به هر سو که خواه کن هرجا که هست مرد خدا بی نماز نیست حکیم نزاری قهستانی