حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۰۶: چون کنم با دل که هیچش با خرد پیوند نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون کنم با دل که هیچش با خرد پیوند نیست هرچه میگویند تمکینش به چون و چند نیست عمر در سودای دلبازی به غفلت کرده صرف وین عجب کز نا به کاری ذره ای خرسند نیست راستی را بر سبک روحان نازک دل به جور از گرانی بار توبه کمتر از الوند نیست توبه خود هرگز نخواهد کرد اینک بررسند خود گواهی میدهد بر معترف سوگند نیست یار شیرین است و من فرهاد و از افسردگان هیچ تلخی در مذاق عاشقان چون پند نیست ابروی تلخ رقیب از سم بسی قاتل تر است ور نه شیرین چون دهان تنگ خوبان قند نیست دین براندازان دنیا دشمن اند آنان که هیچ التفاتیشان به حالات زن و فرزند نیست گرچه عشق از جمله ی انسان نگیرد هر که را دل به زنجیر سر زلف بتی در بند نیست دولت روشن دلی کز مال و ملک این جهان چون نزاری جز به جام باده حاجتمند نیست توبه از می چون کنم کز اختصاص منفعت در جهان گر هست چیزی، اوست کش مانند نیست حکیم نزاری قهستانی