حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۰۴: شاد به روی تو ام گرچه دلم شاد نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شاد به روی تو ام گرچه دلم شاد نیست شادی دل خود مرا در غم تو یاد نیست فریاد از دست تو داد بده داد داد وه که مرا بیش از این طاقت فریاد نیست گر به تماشای سیل رغبتت افتد بیا چشمه ی چشمم کم از دجله ی بغداد نیست بود ثباتی مرا در غم تو پیش از این عاجزم اکنون که شد صبر ز بنیاد نیست هندوی جادوی تو زیر و زبر کرد شهر در همه بابل دگر همچو تو استاد نیست عشق تو ملک جهان کرد خراب و بیاب در همه شهر ای عجب ، خانه ی آباد نیست شاهد شیرین بسی در همه اطراف هست عاشق صادق یکی شیوه ی فرهاد نیست خاطرم از هست و نیست ، غیر تو بیزار شد همچو نزاری تو را بنده ی آزاد نیست هرچه خلاف مراد میرود از بخت ماست بر من اگر نه ز تو هیچ به جز داد نیست حکیم نزاری قهستانی