حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۹۹: خنک مرا که خرابات و خانقاه یکی ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خنک مرا که خرابات و خانقاه یکی ست گدا و خواجه و درویش و پادشاه یکی ست چو جاهلانِ دگر هر جهان پناهی را جهان پناه نخوانم جهان پناه یکی ست چو از بروتِ خود و ریشِ کس نیندیشم اگر سرم ببرَد باد اگر کلاه یکی ست چو دوست سایۀ خود بر سرِ من اندازد مرا درختِ بهشت و بنِ گیاه یکی ست چو هم نشینیِ یوسف بود زلیخا را فرازِ مسندِ مصر و نشیبِ چاه یکی ست عجب چو هر سه و هفتاد اهل اسلام اند چه گونه از سه و هفتاد اهلِ راه یکی ست نزاریا ببُر از خویش و در کسی پیوند که گر به خود بروی طاعت و گناه یکی ست حکیم نزاری قهستانی