حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۹۸: دو ده گذشت ز ماه و ده دگر باقی ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دو ده گذشت ز ماه و ده دگر باقی ست شکایت از ده باقی ز فرطِ مشتاقی ست که می دهد سه قدح از پیِ دوگانۀ فرض که عقل منتظرِ یک اشارتِ ساقی ست ز برقِ پرتو مَی خاست جوهرِ آتش وگرنه از چه درو روشنی و برّاقی ست کسی که خوشۀ انگور می کند آونگ به حکمِ فتویِ من کُشتنی و معلاقی ست چراست سرزنشِ سیر خوردگان بر من همین که عادتِ بیهوده گوی ایقاقی ست زِ نان و آب دهان بسته و گشاده زبان به فحش و غیبت و بد گفتن این چه رزّاقی ست کهی حشیش فروریخته به وقتِ سحر که فاضل از همه معجون هایِ تریاقی ست من آخر آدمی ام تا کی انکر الاصوات که گوشِ رغبتِ من بر نوایِ عشّاقی ست محاسباتِ نزاری برون ز دفترهاست حدیثِ عشق نه افسانه هایِ اوراقی ست اگر متابعِ امری در آفرینشِ خاص به خلق هیچ تصرّف مکن که خلّاقی ست حکیم نزاری قهستانی