حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۸۴: اشتیاقم به کمال افتاده ست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اشتیاقم به کمال افتاده ست وین هم از حسنِ جمال افتاده ست عشق تا در رگِ جانم بنشست عقل در تیه ضلال افتاده ست این چنین واقعه ها در رهِ عشق دم به دم حال به حال افتاده ست حاجبی نیست میانِ من و دوست بخشِ ما جمله وصال افتاده ست از کجا می کنم این گستاخی یار بس خوب خصال افتاده ست شورِ او در سرِ من دانی چیست شکرش طرفه مقال افتاده ست سبزه بر طرفِ لبش پنداری خضر بر آب زلال افتاده ست هندویی بر لبِ کوثر دارد راستی نادره حال افتاده ست سرِ بی مغزِ نزاریِ نزار روز و شب در چه خیال افتاده ست که شبی روز کند با خورشید در چه سودای محال افتاده ست حکیم نزاری قهستانی