حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۶۸: ز حد گذشت وز اندازه انتظار ای دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز حد گذشت وز اندازه انتظار ای دوست هَلاک می شوم آخر روا مدار ای دوست ز دیده در قدمِ صورت خیالِ تو دوش هزار دانه ی دُر کرده ام نثار ای دوست شبی که بی تو به روز آورم به صد زاری به خون دیده بگریم هزار بار ای دوست دلم که معتکفِ قبله ی سلامت بود شده ست چون سرِ زلفِ تو بی قرار ای دوست مرا مگوی که اسرارِ عشق محکم دار نداشتم دلِ خویش آخر استوار ای دوست دلم ببردی و جان می بری ببر چه شود دریغ نیست چه داری دگر بیار ای دوست مرا ز رویِ تو کآرامِ جانِ ممتحن است ضرورت است جدایی نه اختیار ای دوست فراغت است بحمدالله از وجودِ منت که گشته ای تو به از من هزار بار ای دوست عجب که نام نزاری چنین که مغروری به خاطر تو درآید به روزگار ای دوست حکیم نزاری قهستانی