حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۶۲: دِلا به عالمِ معنی طلب وصال از دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دِلا به عالمِ معنی طلب وصال از دوست وصالِ عالمِ صورت بود محال از دوست نظر به دیده جان کن به دوست تا ببینی که عین وصل بود صورتِ خیال از دوست کدام صورت و معنی به دوست هیچ طمع مکن که باز نیابد کسی مجال از دوست نفس نفس به غمش بیش­تر تقرّب کن چه دل بود که به دیدن شود حلال از دوست گرت رسد سرِ پایی به سنگِ ناکامی صبور باش به هر امتحان منال از دوست زدستِ دوست نزاری بریز خون از چشم که هست خون چنین ریختن حلال از دوست حکیم نزاری قهستانی