حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۴۴: هم چو من هرگز خراباتِ الست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هم چو من هرگز خراباتِ الست مستِ لایعقل به دنیا آمده ست تا سرِ عقل از گریبان برکند دامنِ آشفتگان ندهد ز دست خواهم از دنیا برون شد هم چنان مست تا بازم بر انگیزند مست انتظارِ صورِ محشر داشتن عمر ضایع کردن است ای بت پرست نسیه کارِ مردِ صاحب وقت نیست هر که از خود برشکست از بت پرست طالعم بر بی دلی و بی خودی ست چون کنم نتوانم از طالع بجست چون ایازی می دهندش در عوض هر که چون محمود بت در هم شکست بت که می گویند جز وهمِ تو نیست بت توئی چیزی دگر مشنو که هست تا به موعودِ حواری و ظهور در نیارم بر می و معشوق بست پس نزاری و حریف و پایِ خم هم چنین بی کار نتواند نشست حکیم نزاری قهستانی