حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۰۹: پیر ما نعره زنان کوزه ی دردی در دست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیر ما نعره زنان کوزه ی دردی در دست روز آدینه به بازار درآمد سرمست با مریدان به سر کوی خرابات کشید با حریفان خرابات به مجلس بنشست قدحی پر بستد تا سرو بر دست گرفت گفت چه فاسق و چه زاهد و چه نیست و چه هست صبغه الله به کار آید نی ارزق زرق رنج بی هوده بود رنگ بر او نتوان بست بانگ برداشت که تا چند ز کوته نظری هان وهان عهد و وفا تازه کنید از سر دست بت بود بت زر و سیم و رز و باغ و زن و زه بت پرستی نکند هر که بود دوست پرست دست بگشاد و حریفان همه را جامه بکند باده در داد و مریدان همه را توبه شکست هر که پیش آمد و تسلیم شد و بیعت کرد از بروت خود و از ریش همه خلق برست کرد از قاعده و عادت و رسم استغفار برد یاران همه را بر سر پیمان الست دعوت پیر چو بشنید نزاری و بدید خود همین سنت و دین داشت نزاری پیوست حکیم نزاری قهستانی