حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۲: هر که را جانیست با جانان ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که را جانی ست با جانان ماست جان ما چون او شود او جان ماست هر دو عالم گر یکی بینی به او آن یکی سرچشمه ی حیوان ماست چشمه ی خضر و زلال زندگی جمله در حرف سخنگویان ماست در صفات نیستان گر آیتی هست حمدالله آن در شأن ماست آفتاب چرخ با آن فرّ و زیب پرتو یک ذره از احسان ماست آفتابی چون شود در ذره محو این چنین کآثار آن برهان ماست گاه سلطانی گدای کوی او گه گدای کوی او سلطان ماست گرچه ما هم از گدایان رهیم هر کجا سلطان سری دربان ماست هر که خواهی باش اصلا هیچ نیست گر برون از عهدهٔ پیمان ماست یک اشارت بس اگر گوید به رمز داغ ما دارد نزاری آنِ ماست حکیم نزاری قهستانی