حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۷: چون جمله تویی بهانه برخاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون جمله تویی بهانه برخاست شکل دویی از میانه برخاست پس من ز میان برون شوم به کاین فتنه هم از دوگانه برخاست عشق آمد و در میانه بنشست فریاد ز هر کرانه برخاست عکسی ز جمال دوست بنمود تا شور و شر از میانه برخاست از زخمهٔ زهرهٔ غزل خوان این زمزمه عاشقانه برخاست کای بی خبرانِ خفته بلبل از بهر گل شبانه برخاست مرغ از پی کسب صید کردن شب گیر ز آشیانه برخاست پس طالب دوست را بباید یک صبح مولّهانه برخاست خود عاشق صادق از سر جان در حال محققانه برخاست مشنو که مجاورست هر کو از تربت آستانه برخاست عشق از تو نزاریا چو بستد یک باره تو را بهانه برخاست از خاطر نازکت به کلّی اندیشهٔ احمقانه برخاست حکیم نزاری قهستانی