حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۵: ما را ز عشق کی بود ای دل به جانت نجات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را ز عشق کی بود ای دل به جانت نجات روزی که نامِ عشق بر افتد ز کاینات بگرفت چار سویِ وجودم بلایِ عشق وز هیچ سو گریز ندارم ز شش جهات ناممکن است کز دلِ احبابِ مهربان بیرون شود محبّتِ یارِ شریف ذات جانا ، دلا ،خلاصه ی عشقا به صد زبان ناید کمالِ حسنِ تو در حیّزِ صفات گر بشنود حسنِ تو آوازه بت پرست رغبت کند به عزمِ زیارت به سومنات سر پیشِ روی بت ننهادی به سجده باز با لات اگر مطالعه کردی مطیعِ لات خلقی به تشنگی چو سکندر بمانده اند در ظلمتِ تحیّر از آن چشمه ی حیات تا نیل بر کرانه ی ماهت کشیده اند عشّاق را ز دیده روان کرده ای فرات تا کی بود نزاریِ بی چاره ذرّه وار سرگشته در هوایِ تو بی صبر و بی ثبات حکیم نزاری قهستانی