حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۶: زهی قدر من گر وصال حبیب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی قدر من گر وصال حبیب دگر باره روزی شود عن قریب چلیپای زلفش کنم طوق حلق چنانش پرستم که رهبان صلیب چو مجنون به عشق و چو لیلی به حسن من و او قریبیم و هر دو غریب ز حوران نگوید دگر وز بهشت اگر چشم مستش ببیند خطیب ز روح عرق چین خوش بوی او ندارد گلاب نسیمی نصیب عرق چین او هم چو انفاس روح دهد مرده را زندگانی به طیب به معجز مسیح است گویی که هست لبش را همین معجزات عجیب مرا از مبادی فطرت مگر نیاموخت جز عشق بازی ادیب مداوای عاشق عقاقیر عشق علاج نزاری چه داند طبیب به عشق ار کنی نسبت خود درست چو تو کس نباشد حسیب و نسیب حکیم نزاری قهستانی