حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۲: مرا چو وصل تو تشریف بار داد امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا چو وصل تو تشریف بار داد امشب بیار باده و گوهر هرچه باد امشب کمند زلف تو وجام باده هر دو به کف رقیب را چه بماند به دست ، باد امشب مگر زمانه ببخشود بر من مسکین که هم به وصل تو داد دلم بداد امشب صبا کجاست که یعقوب صبح را گوید که آفتاب چو یوسف به چه فتاد امشب جهان ز مادر فطرت در آفرینش خاص جز از برای تمنای من نزاد امشب اگر نه روز معادست و من بهشتی چیست که آسمان در فردوس برگشاد امشب چو هیچ حاصلت از نقد دیّ و فردا نیست نزاریا بستان از زمانه داد امشب حکیم نزاری قهستانی