حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۰: ای با جفا در ساخته با ما نمی سازی چرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای با جفا در ساخته با ما نمی سازی چرا روزی ، شبی ، وقتی ، دمی ، با ما نپردازی چرا با غمزگان مست گو ، صلح است ما را با شما بر زه کمان کردن که چه، وین ناوک اندازی چرا گر نیستی در خون من ، خصم دل مجنون من از زلف طرّاری که چه ، وز غمزه طنازی چرا آشفته چون من بلبلی بر گل ستان روی تو افتاده در بند قفس با این خوش آوازی چرا سر پیش حکمت بر زمین، داریم و نامت بر نگین بر عاجزان ممتحن این گردن افرازی چرا نا کرده از شهد لبت روزی به عمدا چاشنی شب های تا روزم چو شمع از سوز بگدازی چرا با آن که داری روز و شب ، با من مصاف و عربده من صلح را در می زنم تو جنگ آغازی چرا گه انتظارم می دهی گه نا امیدم می کنی با چون نزاری والهی این بل عجب بازی چرا حکیم نزاری قهستانی