حزین لاهیجی
غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۳۲۳: ز مستی، خون دل را، باده می انگاشتم روزی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز مستی، خون دل را، باده می انگاشتم روزی خروش سینه را، افسانه می پنداشتم روزی دل ِ شوریده حالی بود، کز من ناگهان گم شد به کف چیزی که از سامان هستی داشتم روزی کنون دارایی فوج معانی از که می آید؟ به میدان کاویانی خامه، می افراشتم روزی دلم لبریز داغ است، از خیال خال مشکینش کنون خرمن شد، آن تخمی که من می کاشتم روزی حزین لاهیجی