حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۷۲۹: از وضع زخود رفتگی یار خرابم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از وضع زخود رفتگی یار خرابم از حیرت آن آینه رخسار خرابم فریادکه از هستی من گرد بر آمد از شیوه آن قامت و رفتار خرابم بلبل رود از دست ز بوی گل و سنبل از نکهت آن طرّهء طرّار خرابم باشد خبر از هر رگ جانی مژه اش را از مستی آن نرگس هشیار خرابم آن بی خبر از خود چه خبر باشدش از من؟ از نشئه آن ساغر سرشار خرابم تا کی به من آن دلبر سازنده نسازد فریاد که از ناز خریدار خرابم هر زخمه که زد بر رگ جان و دلم آمد ازکاوش آن غمزهء خونخوار خرابم موسی به همین جرعه زخود رفت مکن عیب گر من به تجلّی گه دیدار خرابم من واله حسن تو، تو در حیرت خویشی از حال تو ای آینه رخسار خرابم از ملک وجودم اثری عشق تو نگذاشت چون کشور سلطان ستمکار خرابم با جلوهٔ حسن تو ندارم خبر از خویش چون بلبل شوریده به گلزار خرابم زلف تو کند کافر و لعل تو مسلمان از کشمکش سبحه و زنّار خرابم دیروز حزین از می وصلش دل و جان سوخت امروز ز محرومی دیدار خرابم حزین لاهیجی