حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۳۹۹: دلم در خم زلف او سودای دگر دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم در خم زلف او سودای دگر دارد با سلسله دیوانه غوغای دگر دارد با جذبهٔ مشتاقی، باشد دو جهان گامی در دامن دل عاشق، صحرای دگر دارد صحرای طلب دارد، در هر قدمی طوری هر سنگ دربن وادی موسای دگر دارد گر عشق نهان بازد با خود عجبی نبود در پردهٔ دل مجنون، لیلای دگر دارد افلاک نگهبان عشق تو نمی باشد این بادهٔ زورآور مینای دگر دارد در مجلس ما یک کس هشیار نمی گردد در جام مگر ساقی صهبای دگر دارد؟ پیداست حزین ما از دلق می آلودش کاین رند خراباتی، تقوای دگر دارد حزین لاهیجی