حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۳۴۶: شلایین نرگسش مست شراب آلوده را ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شلایین نرگسش مست شراب آلوده را ماند نگاه ناز او مژگان خواب آلوده را ماند کدامین چشمه نوش است یارب تیغ ناز او؟ به زخمم بخیه، مور شهد ناب آلوده را ماند گره از بسکه در دل، گریه طوفان نسب دارم نفس در سینهام سیل شتاب آلوده را ماند به خون، دل می تپد از سرگرانیهای ناز او خم ابروی او تیغ عتاب آلوده را ماند به مخموری لب خشک از زبان شرمگین دارم خط پیمانه ام چشم حجاب آلوده را ماند ز ابنای جهان ناید گشاد کار محتاجان که دست این لئیمان، پای خواب آلوده را ماند فرو خوردم ز بیم خویش از بس اشک میگون را دل من اخگر خون کباب آلوده را ماند کتان طاقتم را پرده داری می کند حسنش رخش درشام خط، ماه سحاب آلوده را ماند حزین امروز روشن باد چشم داغ ناسورت که آن خال از عرق، مشک گلاب آلوده را ماند حزین لاهیجی