حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۳۲۰: نشان وحشی من در دل بی کینه پیدا شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نشان وحشی من در دل بی کینه پیدا شد پی غارتگرم، در خانهٔ آیینه پیدا شد نهان درموج خود شد بحر و سر زد از حباب من گهر در آب خود گم گشت و در گنجینه پیدا شد برون از خود سراغ لیلی خود داشتم، غافل به صحرا داده بودم دل ز کف، در سینه پیدا شد نمد، پاس صفای جوهر آیینه می دارد جمال فقر ما، در خرقهٔ پشمینه پیدا شد بنا دیروز شد میخانه و امروز از مستی سر هر خم گشودم، بادهٔ دیرینه پیدا شد پس از عمری که شد با دختر رز عشرتم روزی ندانم از کجا دیگر، شب آدینه پیدا شد؟ حزین ، از نعل وارون دل خود حیرتی دارم به فکر خرمی رفتم، غم دیرینه پیدا شد حزین لاهیجی