حزین لاهیجی
ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی)
بخش ۱۴: هر حقیقت که برگشود جمال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر حقیقت که برگشود جمال باشدش پایه را ز نقص وکمال آن کمال از وجود او باشد تابع و فرع بود او باشد نیست شرحی کمال را حاجت چون حیات است و دانش و قدرت لیک هر عین درقبول وجود متفاوت بود به چشم شهود مختلف در قبول هستی شد وین تفاوت علوّ و پستی شد هر چه قابل بود، به وجه اتم باید اکمل بودکمالش هم باعث و منشأ تفاوت و فرق هست روشن چو آفتاب از شرق منشأش بر تو گر چه پنهان است غلبات وجوب و امکان است هرکجا غالب است حکم وجوب شد قبولش وجوب را مرغوب غالب آنجا که حکم امکان است نقص در هستیش فراوان است با خرد کن درآنچه گفتم شور چون نمودی درین حقیقت غور بر رخت واشود در اسرار کشف گردد حقایق بسیار بر تو ناگفته ها شود روشن چون خلیل آذرت شود گلشن حزین لاهیجی