بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۰۵: در زندگی نگشتیم منظور آشنایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در زندگی نگشتیم منظور آشنایی افتد نظر به خاکم چشمی ز نقش پایی همکسوت حبابم عریانیم نهان نیست چون من ندارد این بحر شخص تنک ردایی بعد از فنا غبارم شور قیامت انگیخت بر خاک من ستم کرد فریاد سرمه سایی خوان مآل هستی عبرت نصیبیی داشت شد سیر هر کس اینجا از خوردن قفایی در کارگاه تجدید حیران رنگ و بو باش چندین بهار دارد گلزار بیوفایی مینا نخورده بر سنگ کم رست از دل تنگ پهلو تهی کن از خویش در بزم پست جایی کیفیت مروت در چشم دوستان بست مژگان مگر ببندند تا گل کند حیایی جز عبرتی که داریم دیگر چه وانماییم آیینه کرد ما را نیرنگ خودنمایی جایی که ناتوانش بگرفت خس به دندان انگشت زینهارست گر قد کشد عصایی همت زترک دنیا بر قدر خود چه نازد مژگان بلند شد لیک مقدار پشت پایی جیب دریدهٔ صبح مکتوب این پیام است کای بیخبر چنین باش دنیاست خنده جایی اسرار پردهٔ دل مفهوم حاضران نیست بیدل ز دور داریم در گوش همصدایی بیدل دهلوی