بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۴۹: باز آمد در چمن یاد از صفیر بلبلی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز آمد در چمن یاد از صفیر بلبلی رنگ گل ، طرف عذاری بوی سنبل کاکلی سرنگون فکر چون مینای خالی سوختم مصرع موزون نکردم درزمین قلقلی لاله وارم دل به حسرت سوخت اماگل نکرد آنقدر دودی که پیچم بر دماغ سنبلی جز خراش دل چه دارد چرخ دوار از فسون عقدهٔ ما هم نیاز ناخن بی چنگلی کاش نومیدی به فریادگرفتاران رسد خانهٔ زنجیر ما را تنگ دارد غلغلی نفس را تاکی به آرایش مکرم داشتن پشم هم برپشت خرکم نیست گر خواهد جلی اینقدر از فکر هستی در وبال افتاده ایم جز خم گردن درین زندان نمی باشد غلی ترک حاجت گیر ناموس حیا را پاس دار تا لب از خشکی بر آب رو نیاراید پلی سرخوش پیمانهٔ میخانهٔ تسلیم باش حلقهٔ بیرون در هم نیست بی جام ملی نیست غافل آفتاب از ذرهٔ بی دست و پا با همه موهومی آخر جزو ما داردکلی بیدل امشب بر سرم چون شمع دست نازکیست ؟ خفته ام در زیر تیغ و چتر می بندم گلی بیدل دهلوی