بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۱۷: مشکل از هرزه دوی جز به تب و تاب رسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مشکل از هرزه دوی جز به تب و تاب رسی پا به دامن نشکستی که به آداب رسی مخمل کارگه غفلتی ای بیحاصل سعی بیداریت این بس که تو تا خواب رسی آنقدر بر در اظهار مبر حاجت خویش که به خفتکده منت احباب رسی رمز اقبال جهان واکشی از ادبارش گر به شاگردی شاگرد رسن تاب رسی منت آلوده مکن چارهٔ زخم دل کس ترسم از مرهم کافور به مهتاب رسی بی عرق نیست دل از خجلت تعمیر جسد برمدار آنهمه این خاک که تا آب رسی ماهی قلزم حرص آب دگر می خواهد عطشت کم شود آندم که به قلاب رسی سیر این بحر دلیل سبق غیرتهاست گرد خود گرد زمانی که به گرداب رسی نشئه پیمایی کیفیت تاک آسان نیست وا شود عقدهٔ دل تا به می ناب رسی ختم غواصی دریای یقینت این است که ز هر قطره به آن گوهر نایاب رسی واصل کعبهٔ تحقیق ادب کوشانند سر به زانو نه و دیدی که به محراب رسی راهی از مقصد بسمل نگشودی هیهات تا به ذوق طلب بیدل بیتاب رسی بیدل دهلوی