بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۸۷: تا کجا آن جلوه در دلها کشد میدان سری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کجا آن جلوه در دل ها کشد میدان سری در فشار شیشه افتاده ست آغوش پری غفلت ذاتی ز تدبیر تأمل فارغ است از فسون پنبه منت بر نمی دارد کری تا عدم آوارهٔ آفات باید تاختن جز فرو رفتن ندارد کشتی ما لنگری فیض صحرا در غبار خانمان آسوده است تا به دامن وارسی باید گریبان بر دری برگ برگ بید این باغ امتحانگاه خمی ست هیچ باری نیست سنگینتر ز بار بی بری با خرد گفتم چه باشد انفعال آدمی سوی دنیا دید وگفت : اشغال اسباب خری عمرها شد می زنی بیدل در دیر و حرم آه از آن روزی که گویندت چه زحمت می بری بیدل دهلوی