بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۷۳: غبارم میکشد محمل به دوش نالهٔ دردی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غبارم می کشد محمل به دوش نالهٔ دردی که از وحشت نگیرد دامن اندیشه اش گردی به توفان تماشای که از خود رفته ام یارب ؟ که گردم می دهد یاد از نگاه جلوه پروردی خرد را در مقام هوش تسلیم جنون کردم به حال خوبش هم باز آمدن دارد ره مردی تماشای سواد عافیت برده ست از خویشم مگر مژگان بهم آردکسی تا من کنم گردی درین غفلت سرا از یاس بردم فیض آگاهی گلاب افشاند همچون صبح بر رویم دم سردی جرس آتش زنم دود سپندی پرفشان سازم به دوشم تا به کی محمل کشد فریاد بیدردی چسان با صفحهٔ افلاک سازد نقش آزادم غبارم دامن مژگان نگیرد چون نگه فردی شبستان جسد پاس از دل بیدار می خواهد جهانی خفته است اینجا و پیدا نیست شبگردی بجستیم آخر از قید طلسم نارساییها شکست بال قدرت گشت بر ما چنح مردی ز بس چون شمع بیدل با شکست رنگ درجوشم ز هر عضوم توان کرد انتخاب چهرهٔ زردی بیدل دهلوی