بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۳۷: چون صبح دارم از چمنی رنگ جستهای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون صبح دارم از چمنی رنگ جسته ای گرد شکسته ای به هوا نقش بسته ای گل کرده ای ز مصرع برجستهٔ نفس یک سکته در دماغ تامل نشسته ای خون می خورم ز درد دل و دم نمی زنم ترسم بنالد آبله در پا شکسته ای چون من ندارد آینه دار بساط رنگ شیرازهٔ مژه به تحیر گسسته ای نی گرد محملی ست درین دشت و نی جرس می بالد از هوس دل بیداد خسته ای گردون چه جامها که به گردش نداشته ست بر دستگاه شیشهٔ گردن شکسته ای آشفتگی به هیات ما می خورد قسم کم بسته روزگار به این رنگ دسته ای صیاد پرفشانی اوقات فرصتم نخجیرهاست هر نفس از خویش رسته ای بیدل نمی توان همه دم زیر آسمان سرکوفتن به هاون گم کرده دسته ای بیدل دهلوی