بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۶۷: سر طرهای به هوا فشان ختنی ز مشکتر آفرین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر طره ای به هوا فشان ختنی ز مشک تر آفرین مژه ای بر آینه بازکن گل عالمی دگر آفرین ز سحاب این چمنم مگو بگذر ز عشوهٔ رنگ و بو به تو التماسی گریه ام دو سه خنده گل به سر آفرین سر زلف عربده شانه کن نگهی به فتنه فسانه کن روش جنون بهانه کن زغبار من سحر آفرین ز حضور عشرت بیش وکم نه بهشت خواهم و نی ارم به خیال داغ تو قانعم تو برای من جگرآفرین به کمال خالق انس و جان نه زمین رسید و نه آسمان به صدف کسی چه دهد نشان ز حقیقت گهر آفرین حذر از فضولی وهم و ظن ، تو چه می کند به جهان من در احولی به هوس مزن ز دو چشم یک نظر آفرین منشین چو مطلب دیگرن به غبار منت قاصدان رقم حقیقت رنگ شو، به شکست ، نامه بر آفرین چمنی ست عالم بی بری ز طرب شکاری عافیت چو چنار رو زکف تهی همه بهله برکمر آفرین سر و برگ راحت این چمن به خیال ما نکند وطن چو غبار نم زده گو فلک سر ما به زیر پر آفرین به کلام بیدل اگر رسی مگذر ز جادهٔ منصفی که کسی نمی طلبد زتو صله ای دگر مگر آفرین بیدل دهلوی