بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۴۳: چونگهر هر چند بر دریا تند غوغای من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون گهر هر چند بر دریا تند غوغای من در نم یک چشم سر غرق ست سرتا پای من ناتوانی همچو من در عالم تسلیم نیست بیشتر از سایه می بوسد زمین اعضای من مسند آتش همان تسلیم خاکستر خوشست جز غبار خوبش ننشیندکسی بر جای من اینقدر چون شمع محو انتظار کیستم بر سر مژگان وطن کرده ست دیدنهای من منع در سعی طلب ترغیب سالک می شود « لن ترانی » داشت درس همت موسای من زندگی پر بیخبر بود از اشارات فنا قامت خم گشته گردید ابروی ایمای من لفظ ممکن نیست برمعنی نچیند دقتی باده بر دل سنگ بست از الفت مینای من نالهٔ محو خیالت قابل تحریر نیست هر قدر ننوشته ام بی پرده است انشای من در جنون عریانی ام تشریف امنی دیگر است یا رب این خلعت نگردد تنگ بر بالای من از غبار شیشهٔ ساعت قدح پر می کنم خشکی این بزم نم نگذاشت در صهبای من سایه ام بیدل ز نیرنگ غم و عیشم مپرس نیست ممتاز آنقدر روز من از شبهای من بیدل دهلوی