بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳۶: آهبا مقصدتسلیمنپیوستممن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه با مقصدتسلیم نپیوستم من نقش پا گشتم و در راه تو ننشستم من نسبت سلسلهٔ ریشهٔ تاکم خون کرد پا به گل داشتم و آبله ها بستم من خاصهٔ غیرت عشق است زدن شیشه به سنگ هر که ساغر کشد از دست تو بد مستم من نیست گل بی خبر از عالم نیرنگ بهار تو اگر جلوه کنی آینه در دستم من زیر پا آبله را مانع بالیدن نیست هست اقبال بلندم که سر پستم من خدمت پیکر خم مغتنم فرصتهاست نفسی چند کنون ماهی این شستم من مفت آرام غبار است سجود در عجز چرخ نتوان شدن از خاک اگر جستم من غیر تسلیم رهایی چه خیال ست اینجا وهم جرأت قفسی بودکه نشکستم من دل گمگشته که در سینه سپندیها داشت گرهی بود ندانم به کجا بستم من همچو عنقا خجل از تهمت نامم مکنید درکجایم بنمایید اگر هستم من نیستی شیخ که نفرت رسد از رندانت تو خمار از چه کشی بیدل اگر مستم من بیدل دهلوی