بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۲۲: نیامد کوشش بیحاصل گردون به کار من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیامد کوشش بیحاصل گردون به کار من مگر از خاک بردارد مرا سعی غبار من نهال ناله ام نشو و نمای طرفه ای دارم دل هرکس گدازی دید گردید آبیار من نمی دانم چه برق افتاده در بنیاد ادراکم که داغ دل شرار کاغذی شد درکنار من به وحشت نالهٔ آزادم از گردون چه غم دارد اسیر طوق قمری نیست سرو جویبار من تحیر جوهری گل کرده ام نومید پیدایی مگر آیینه از تمثال خود گیرد عیار من چو اجزای تخیل نامشخص هیاتی دارم قلم در رنگ تصویری نزد صورت نگار من ز بس بی انفعال دور باش عبرتم دارد نمی گرید عرق هم بر ندامتهای کار من رهایی پر فشان و مفت جمعیت گرفتاری به فتراک نفس عمری ست می لرزد شکار من نمی دانم هوس بهر چه می سوزد نفس یا رب تو داری عالم نازی که ممکن نیست نار من ز بس در یاد چشم او سراپا مستی ام بیدل قدح بالید اگر خمیازه گل کرد از خمار من بیدل دهلوی