بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۲۱: سوخته لالهزار من رفته گل از کنار من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوخته لاله زار من رفته گل از کنار من بی تو نه رنگم و نه بو ای قدمت بهار من دوش نسیم مژده ای گل به سر امید زد کز ره دور می رسد سرو چمن سوار من گر به تبسمی رسد صبح بهار وعده ات آینه موج گل زند تا ابد از غبار من گر همه زخم خورده ام گل زکف تو برده ام باغ حناست هر کجا خون چکد از شکار من فرصت دیگرم کجاست تا کنم آرزوی وصل راه عدم سپید کرد شش جهت انتظار من عکس تحیر آب و رنگ منفعل است از آینه گرد نفس نمی کند هستی من ز عار من آه سپند حسرتم گرمی مجمری ندید سوختنم همان بجاست ناله نکرد کار من کاش به وامی از عرق حق وفا ادا شود نم نگذاشت در جبین گریهٔ شرمسار من خاک تپیدنم که برد گرد مرا به کوی تو بنده حیرتم که کرد آینه ات دچار من ظاهر و باطن دگر نیست به ساز این نشاط تا من و تو اثر نواست نغمهٔ توست تار من گربه سپهرم التجاست ورمه و مهرم آشناست بیدل بیکس توام غیر تو کیست یار من بیدل دهلوی