بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۱۲: به وهم این و آن خون شد دل غفلتپرست من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به وهم این و آن خون شد دل غفلت پرست من وگرنه همچو صحرا دامن خود داشت دست من تحیر در جنون می غلتد از نیرنگ تصویرم ز پرواز نگاه کیست یارب رنگ بست من سلامت متهم دارد به کمظرفی حبابم را محیطی می کنم تعمیر اگر بالد شکست من حریف بیخودیها کیست کز چشم جنون پیما خمستان در سر و پیمانه در دست است مست من رفیقان چون نگه رفتند و من چون اشک درخاکم زمینگیر ندامت ماند کوششهای پست من ز برق آه دارم ناوکی درکیش نومیدی حذر از جرأت ای ظالم که پر صاف ست شست من به این سستی که می بینم ز بخت نارسا بیدل کشد نقاش مشکل هم به دامان تو دست من بیدل دهلوی