بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۲۵: داغم ز ابر دیده به شبنم گریستن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
داغم ز ابر دیده به شبنم گریستن یعنی که بیش اپن نتوان کم گریستن ای دیده با لباس سیه گریه ات خوش است دارد گلاب جامهٔ ماتم گریستن بر ساز زندگانی خود نیز خنده ای تا چند در وفات اب و عم گریستن تو ابن آدمی گرت امید رحمتی است میراث دیده گیر ز آدم گریستن گر شد دل از نشاط و لب از خنده بی نصیب یارب ز چشم ما نشودکم گریستن ضعف اینچنین که خصم توانایی منست مشکل که بی رخ تو توانم گریستن شبنم ز وصل گل چه نشاط آرزو کند اینجاست بر نگاه مقدم گریستن کس اینقدر ادب قفس درد دل مباد اشکم نبست طاقت یکدم گریستن تاکی درین بهار طرب خنده های صبح این خنده توام است به شبنم گریستن شیرازهٔ موافقت آخرگسستنی است باید دو روز چون مژه با هم گریستن خجلت رضا به شوخی اشکم نمی دهد می بایدم به سعی جبین نم گریستن بیدل ز شیشه های نگون باده می کشد زبباست از قدی که بود خم گریستن بیدل دهلوی