بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۱۹: زان تغافلگر چرا نا شاد باید زبستن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان تغافلگر چرا نا شاد باید زبستن ای فراموشان به ذوق یاد باید زبستن بلبلان نی الفت دام است اینجا نی قفس بر مراد خاطر صیاد باید زیستن من نمی گویم به کلی ازتعلق ها برآ اندکی زبن درد سر آزاد باید زیستن خواه در دوزخ وطن کن خواه با فردوس ساز عافیت هر جا نباشد شاد باید زیستن چون سپندم عمرها درکسوت افسردگی بر امید یک تپش فریاد باید زیستن نیست زین دشوارترجهدی که ما را با فنا صلح کار عالم اضداد باید زیستن زندگی برگردن افتاده ست یاران چاره چیست چند روزی هر چه باداباد باید زیستن موج گوهر در قناعتگاه قسمت خشک نیست تردماغ شرم استعداد باید زیستن هرسرمویت خم تسلیم چندین جانکنی است با هزاران تیشه یک فرهاد باید زیستن بیدل این هستی نمی سازد به تشویش نفس شمع را تاکی به راه باد باید زیستن بیدل دهلوی