بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۱۲: ای حاجتت دلیل به ادبار زیستن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای حاجتت دلیل به ادبار زیستن عزت کجاست تا نتوان خوار زیستن اندیشه ای که در چه خیال اوفتاده ای مجبور مرگ و دعوی مختار زیستن تاکی زخلق پرده به رو افکنی چو خضر مردن به از خجالت بسیار زیستن در بارگاه یأس ادب اختراع ماست بیخوابی و به سایهٔ دیوار زیستن غفلت زداست پرتو اندیشهٔ کریم حیفست یاد عهد و گنهکار زیستن گل اگر گرد رکاب تو نشد معذور است چکند پا به حنایی که ندارد رفتن الفت آه مسقیم در دل ساخت مرا دارد این خانه هوایی که ندارد رفتن بیدل آن کیست که با سیل خرامش امروز همچو دل نیست بنایی که ندارد رفتن بیدل دهلوی