بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۸۴: بیگانه وضعیم یا آشناییم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیگانه وضعیم یا آشناییم ما نیستیم اوست او نیست ماییم پنهانتر از بو در ساز رنگیم عریانتر از رنگ زیر قباییم پیدا نگشتیم خود را چه پوشیم پنهان نبودیم تا وا نماییم پیش که نالیم داد از که خواهیم عمریست با خوبش از خود جداییم هر سو گذشتیم پیدا نگشتیم رفتار عمریم بی نفش پاییم این کعبه و دیر تا حشر باقیست ما یک دو دم بیش دیگر کجاییم تنگی فشرده ست صحرای امکان راهی نداربم دل می گشاییم نفی دویی بود علم تعین تا خاک گشتیم گفتیم لاییم فکر دویی چیست ما و تویی کیست آیینه ای نیست ما خود نماییم سیر دو عالم کردیم لیکن جایی نرفتیم کز خود برآییم گر بحر جوشید، ور قطره بالید ما را نفهمید جز ما که ماییم اظهار هر چند غیر از عرق نیست در پیش بیدل آب بقاییم بیدل دهلوی