بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۷۰: خیز کز درس دویی سر خط عاری گیریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خیز کز درس دویی سر خط عاری گیریم جای شرم ست ز آیینه کناری گیریم دست و پاهای حنا بسته مکرر کردید بعد ازین دامن بی رنگ نگاری گیریم نیستی صیقل آیینهٔ رحمت دارد خاک گردیم و سر راه بهاری گیریم تا توان سینه به بوی گل و ریحان مالید حیف پایی که درین دشت به خاری گیریم عمرها شد نفس سوخته محمل کش ماست برویم از قدم ناقه شماری گیریم زندگی آب شد از کشمکش حرص و هوا چند تازبم پی سگ که شکاری گیریم بنشینیم زمانی پس زانوی ادب انتقام از تک و دو آبله واری گیریم ملک آفاق گرفتیم و گدایی باقیست پادشاهیم اگر کنج مزاری گیریم دامن دشت عدم منتظر وحشت ماست کاش از تنگی این کوچه فشاری گیریم دل سنگین ره صد قافله طاقت زده است پرگرانیم بیا تا کم باری گیریم رحم بر بی کسی خویش ضرور است ضرور مژه پوشیم و سر خود به کناری گیریم خاک این دشت هوس هیچ ندارد بیدل مگر از هستی موهوم غباری گیریم بیدل دهلوی