بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۵۵: جز حیرت ازین مزرعه خرمن ننمودیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز حیرت ازین مزرعه خرمن ننمودیم عبرت نگهی کاشت که آیینه درودیم در زیر فلک بال نگه وا نتوان کرد عمریست که واماندهٔ این حلقهٔ دودیم فریاد که درکشمکش وهم تعلق فرسود رگ ساز و جنونی نسرودیم عبرتکدهٔ دهر غبار هوسی داشت ما نیز نگه واری ازین سرمه ربودیم پیدایی ما کَون و مکان از عدم آورد جا نیز نبوده ست به جایی که نبودیم آیینه جز آرایش تمثال چه دارد صفریست تحیر که بر آن جلوه فزودیم از شور دل گمشده سرکوب جرس شد دستی که به یاد تو درین مرحله سودیم از جادهٔ تسلیم گذشتن چه خیال است چون شمع ز سر تا قدم احرام سجودیم فرداست که باید ز دو عالم مژه بستن گر یک دو سه روزی به تماشا نغنودیم بیدل چه خیالست ز ما سعی اقامت دیریست چو فرصت به گذشتن همه زودیم بیدل دهلوی