بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۱۵: پروانه شوم یا پر طاووس گشایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پروانه شوم یا پر طاووس گشایم از عالم عنقا چه خیالست برآیم آب و گلم از جوهر نظاره سرشتند در چشم خیالست به چشم همه جایم سعی طلبم بیش شد از هر چه نه بنشست زین بعد مگر شوق برد رو به قفایم در دامن دشتی که نه راه است نه منزل عمریست که محمل کش آواز درایم جوشیده ام از انجمن عبرت معشوق مشکل که در آیینهٔ کس جلوه نمایم ذرات جهان چشمک اسرار وصال است آغوش من اینست که چشمی بگشایم سازم ادب آهنگ خیال نگه کیست در انجمن سرمه نشسته ست صدایم با موج گهر باخته ام دست و گریبان از دامن خود نیست برون لغزش پایم بی پردگی معنی از آیینهٔ لفظ است فریاد که در ساز نگنجید نوایم امید اجابت چقدر منفعلم کرد امشب عرق آینهٔ دست دعایم تا غرهٔ افسون سعادت نتوان زیست بر سایهٔ خود بال فشانده است همایم ساقی قدحی چند مشو مانع تکلیف شاید روم از یاد خود و باز نیایم بیدل مکن آرام تمنا که در ایجاد بر باد نهادند چو پرواز بنایم بیدل دهلوی