بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۰۸: در جیب غنچه بوی بهار است و رنگ هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در جیب غنچه بوی بهار است و رنگ هم بی فیض نیست گوشهٔ دل های تنگ هم ساز طواف دل نه همین جوهر صفاست دارد هوای خانهٔ آیینه زنگ هم بیگانگی ز طور غزالان چه ممکنست ما را که چشمکی ست ز داغ پلنگ هم اضداد ساز انجمن یک حقیقتند مینا ز معدنی ا ست که آنجاست سنگ هم در گلشنی که عرض خرام تو داده اند محمل به دوش بوی گلست آب و رنگ هم خلقی به یاد چشم تو زنار بسته است کفری به این کمال ندارد فرنگ هم تشویش بال و پر مکش ای طالب فنا این راه قطع می شود از پای لنگ هم تا آبیار مزرع جمیعتت کنند آتش فکن به خرمن ناموس و ننگ هم فرداست ربط الفت ما باد برده است مفت وفاق گیر درین عرصه جنگ هم صد رنگ جانکنی ست درین کوچه نام را آسان نمی رسد سر یاران به سنگ هم گویند در بساط وفا عجز می خرند ای اهل ناز یاد من دل به چنگ هم بیدل اگر به دست رسد گوهر وصال باید وطن گرفت به کام نهنگ هم بیدل دهلوی